روزگارم بدنیست غم کم میخورم

روزگارم بدنیست غم کم میخورم
کم که نه هرروزکم کم میخورم
عشق ازمن دوروپایم لنگ بود
غیمتش بسیاردستم تنگ بود
گرنرفتم هردوپایم بسته بود
شیشه گرافتادهردودستم بسته بود
+ نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۱ ساعت 1:28 توسط Hermes
|
هر که در سینه دلی داشت به دلداری داد